شنبه 9 فروردين 1393

این روز ها روز هایی است که همه از شهادت حرف میزنند
به آقا مرتضی گفت: باب شهادت هم دیگر بسته شد...
جنگ تمام شده بود... آقای آوینی ولی جواب داد: اینطور نیست، شهادت یک لباس تکسایز است. هر وقت و هر زمان اندازهات را به لباس شهادت رساندی،
هر جا که باشی با شهادت از دنیا میروی...
و علی خلیلی نیز تک سایز شد...

جوانی 21 ساله، با دردی سرشار از بی مهری برخی مسئولین و جامعه از عمق قلبش میگفت.
جوانی که طعم گس آهن آب دیده قمه را تا شاهرگ گردن و تارهای صوتی اش احساس کرده بود.
همان جوانی که میگفت من اسم این کارم را دفاع از ناموس میگذارم!
علی خلیلی طلبه جوانی که برای دفاع از چند زن به کمکشان رفته بود و مضروب شده بود. همانی که 19بیمارستان او را برای درمان قبول نکردند و بعد از سکته مغزی و در کما رفتن خداوند به او جانی دوباره داد تا 2 سال دیگر چشم در چشم مردم شهر راه برود تا شاید کسی خجالت بکشد! اما....
جوانی که طعم گس آهن آب دیده قمه را تا شاهرگ گردن و تارهای صوتی اش احساس کرده بود.
همان جوانی که میگفت من اسم این کارم را دفاع از ناموس میگذارم!
علی خلیلی طلبه جوانی که برای دفاع از چند زن به کمکشان رفته بود و مضروب شده بود. همانی که 19بیمارستان او را برای درمان قبول نکردند و بعد از سکته مغزی و در کما رفتن خداوند به او جانی دوباره داد تا 2 سال دیگر چشم در چشم مردم شهر راه برود تا شاید کسی خجالت بکشد! اما....
هدیه به روح بزرگ شهید مظلوم امر به معروف و نهی از منکر، علی خلیلی صلوات: « اللهم صلی علی محمد و آل محمد »
روحش یاد و راهش پر رهرو باد
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: شهدا، ویژه شهید علی خلیلی، ،
:: برچسبها: شهید علی خلیلی, علی خلیلی, شهید امر به معروف, امر به معروف و نهی از منکر, گلدون, گلدان, علی جعفرخرمی, علی جعفری خرمی,

نويسنده : علی جعفری خرمی
